تماشاگر سینما

کتاب ها، فیلم ها و روزمرگی هایی که دوستشان دارم

تماشاگر سینما

کتاب ها، فیلم ها و روزمرگی هایی که دوستشان دارم

یادداشتی بر فیلم ابد و یک روز برنده ی سیمرغ جشنواره ی 34 ام فجر

34 امین جشنواره ی فیلم فجر سال 94 یک سوپرایز فوق العاده برای مخاطبانش داشت و آن بردن اصلی ترین جوایز توسط فیلمی بود که کارگردان ان یک جوان 26 ساله است.

سعید روستایی نویسنده و کارگردان ابد و یک روز با فیلم به شدت تاثیر گذار خود یک شبه ره صد ساله پیمود و توانست از بسیاری فیلمسازان طراز اول همچون حاتمی کیا (بادیگار) کمال تبریزی (امکان مینا) مانی حقیقی (اژدها وارد می شود) و کیومرث پور احمد ( کفش هایم کو) پیشی بگیرد و فیلمش بر سر زبان ها بیفتد.

شاید مهم ترین دلیل تاثیر گذاری فیلم «ابد و یک روز» در فیلمنامه ی ان خلاصه شود، فیلمنامه ای که به شدت واقع گرا و حتی از بسیاری جهات ناتورالیستی ست. فیلم قصه ی زندگی خانواده ای را از قشر پایین جامعه توصیف می کند که با مادر پیر خود زندگی می کنند. سرپرست خانواده برادر بزرگی ست که با کار ساده ی مغازه داری به سختی معاش خانواده را تامین می کند و  در عین حال تصمیم ازدواج دارد اما قصه از انجا تلخ می شود که خواهر کوچکتر که افسار کل زندگی مادر و برادر کوچکتر و باقی خواهر ها و برادرهایش را به دوش می کشد بنا به نظر برادر بزرگتر تصمیم می گیرد با پسر یک خانواده ی مهاجر افغانی ازدواج کند که هیچ علاقه ای به وی ندارد. برادر دوم خانواده از اعتیاد رنج می برد و همین فرد کل سامان خانواده را از هم می پاشد.

آنچه در فیلمنامه ی سعید روستایی جلب توجه می کند شناسنامه ی شخصیت های اصلی قصه است ، این شخصیت ها تماما خاکستری ست و در چرخش ها و پیچ و تاب های روایت آن روی خود را به مخاطب نشان می دهند. برادر دلسوزی که سرپرست خانواده به حساب می آید در جایی معلوم می شود برای عقد خواهرش از خانواده ی افغانی پول زیادی گرفته تا بتواند برای خودش یک ساندویچی باز کند و با دختر دلخواهش ازدواج کند و دقیقا در نقطه ی مقابل او برادر معتاد و آس و پاس که همه ی خانواده از کارهای او در عذاب اند غیرت مردانه اش نمی گذارد که خواهرش را به خاطر منفعت خانواده شوهر دهد.

شخصیت خواهر (پریناز ایزدیار) که برای بازی در این فیلم برنده ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اصلی شد بسیار حساب شده است. ایزدیار به خوبی از پس کاراکتری بر آمد که سکوت کردن های طولانی و چهره ی رنج کشیده و دلسوزی بیش از حدش نسبت به اعضای خانواده او را کاریزماتیک ترین شخصیت فیلم می کند. او یکی از مسئولیت پذیر ترین افراد خانواده است با اینکه از خود پولی در نمی اورد و اما کاملا نقش مادرانه دارد و همه ی خواهر ها و برادرها و حتی مادر پیرش از محبت دلسوزانه ی او سیراب می شوند. رفتن او بیش از هر چیز به معنی یتیم کردن فرزند کوچک خانواده است. پسربچه ای 10 ساله که ظاهرا در درس و مدرسه بسیار موفق است و از هوش و ذکاوتی ستودنی برخوردار است. و جالب تر انکه همین شخصیت فرشته گون «سمیه» در جایی به برادر کوچک دروغ می گوید . دروغی که در پایان بندی اول فیلمنامه یعنی درست صحنه ای که سمیه در ماشین افغانی ها نشسته و به راه دوری می رود، برادر کوچکش را پشت پنجره ی خیس و باران خورده می بیند که به خانه می رود بی آنکه بداند چه اتفاقی افتاده است.

واقعیت این است که پایان بندی اول اگرچه بسیار تلخ اما به واقعیت نزدیک تر و با  جنس روایت ناتورالیستی قصه هماهنگ تر است. اما پایان بعدی که به این صحنه وصل شده و پایان این فیلمی ست که ما روی پرده دیدیم : یعنی بازگشت سمیه به خانه شخصیت سمیه را یکدست و یکپارچه سفید می کند اگرچه به او یک قدرت انتخاب قوی می دهد و او را از منفعل بودن نجات می دهد و تبدیل می شود به کسی که در کنار مصلحت خانواده به خودش هم توجه دارد هر چند انچه ما در روایت می بینیم این تصمیم فداکاری دیگری ست برای حفظ زندگی برادر کوچکتر.

جدا از فیلمنامه ،کارگردانی و بازیگردانی فیلم موفق از اب در امده است. بازی خوب پیمان معادی و نوید محمد زاده و همچنین شیرین یزدان بخش که نقش مادر را ایفا می کرد نیز در کنار ایزدیار قابل توجه است. نوید محمد زاده که این روزها نقش های اگزجره و پر تب و تاب را به بهترین شکل بازی می کند و کم کم دارد در قالب یک کاراکتر هیستریک در می آید به جرات می توان گفت که این نقش بهترین نقش کارنامه ی کاری اش تا به امروز است و معادی نیز که  نقش های آدم های محترم و از نظر اجتماعی سطح بالا را بازی می کرد حالا از پس بزرگترین پسر خانواده ای مفلوک که خودش زمانی اعتیاد داشته و حالا می خواهد زندگیش را نجات دهد به بهترین شکل بر می آید.

به هر حال ابد و یک روز توانست نتیجه ی تلاش کل گروهش را در 34 امین جشنواره ی فیلم فجر به خوبی ببیندف این فیلم جزو معدود فیلم اولی هاییست که در مهم ترین جشنواره ی ملی بهترین جوایز را دریافت کرده و از این بابت کار سعید روستایی سخت و توقع مخاطب از او بالا می رود. به امید موفقیت های بیشتر برای این فیلمساز جوان و خوش آتیه.