تماشاگر سینما

کتاب ها، فیلم ها و روزمرگی هایی که دوستشان دارم

تماشاگر سینما

کتاب ها، فیلم ها و روزمرگی هایی که دوستشان دارم

دارابی، بهترین کاراکتر زن در تاریخ سینمای ایران !

  

     

 

سینمانگار: مهناز عظیمی: از همان اول هم می شد حدس زد که ترکیب رامبد جوان و پیمان قاسم خانی در یک اثر سینمایی کمدی چیز خوبی از آب در خواهد آمد. دلیلش را عرض می کنم.

سال پیش از میان سیل عظیم کمدی های به اصطلاح سخیفی که مدت هاست گریبان سینمایمان را گرفته دو فیلم درست و حسابی اکران شد که به نوعی دست پرورده ی این دو هنرمند به حساب می آمد: «پسر آدم دختر حوا» به کارگردانی رامبد جوان و «سن پترزبورگ» به نویسنده گی پیمان قاسم خانی. این دو فیلم که هر دو در آن به ایفای نقش نیز پرداختند خیلی ها را امیدوار کرد، آن هم به سینمایی که چندان با ژانر کمدی مانوس نیست و لااقل در طول این سی و اندی سال پس از انقلاب جز چند نمونه استثنا، هیچ فیلم کمدی درخشانی به خود ندیده است.

رامبد جوان در همین چند نمونه تجربه ی سینمایی خود به عنوان کارگردان خیلی ها را متقاعد کرده که قوانین ژانر کمدی را می شناسد، او پیش از این در بازی خود از گونه ای تیپ شخصیتی کمیک بهره می جست که حالا همان ها را به بازیگران فیلمش منتقل می کند. اگر در «پسر آدم دختر حوا» حامد کمیلی بدلی از کاراکترهای پیشین جوان را در برابر دوربین او خلق کرد اینبار در فیلم تازه ی او یک زن به اسم "بیتا دارابی" قرار است کاراکتری با آن خصوصیات آشنا باشد و روایت بی نقصی از فیلمنامه را در برابر دوربین او به اجرا بگذارد. آن هم بازیگری چون "ویشکا آسایش" که با بازی استثنایی خود همه را شوکه می کند. ما با یک اثر کمدی حساب شده مواجه ایم، با فیلمنامه ای دقیق و شوخی های موثر چه در موقعیت (تمامی موقعیت ها و برخوردهای جبلی با دارابی در مدرسه) چه در کلام (بحث جبلی درباره ی وضعیت قراردادی و رسمی شدن در ماشین دارابی) و چه در میزانسن (صبحی جبلی وارد مدرسه می شود و بچه ها در ادامه ی حرکات ورزشی آغوششان را به روی او باز می کنند!). فیلمی که داستانی سرراست دارد، برای خنداندن لوده گی نمی کند، در کنایه هایش از درست ترین و به جا ترین موقعیت ها و لحظات استفاده می کند، به جای به زور خنداندن مخاطب با خلق عناصری فانتزی و البته نه تو ذوق زن سعی می کند بدیع و بکر و تازه باشد.

همه ی این ها به کنار، خوب بودن این فیلم آنجا جلوه می کند که به عنوان یک تماشاگر زن به تماشای آن بنشینیم و با کاراکتر "دارابی" ارتباط برقرار کنیم. مبالغه نیست اگر بگویم به زعم نگارنده او یکی از بهترین کارکترهای زن خلق شده در سینمای ایران است. حقیقتی که سالها سینما ازآن محروم بوده. نمایش یک تیپ خوب و دلچسب از یک "زن" که سوژه اصلی قصه شده بی آنکه بخواهد به زور خودش را در دل قصه جا دهد. یک زن زشت و زمخت و غیر قابل تحمل به عوض یک دنیا کاراکتر فرشته صفت و فرشته خوی زن در سالهای طولانی سینما، که اگر اینبار زیبایی و متانت و وجاهت عرفی ندارد لااقل استقلال فردی دارد. نه تیپ نفرین شده ی اغواگر است، نه مادر است، نه همسر و نه معشوقه. که "خودش " است، می تواند به جای مظلومیت ها و معصومیت های غیر قابل تحمل هم جنس های سینمایی اش در همین جایگاه ساده ی اجتماعی آنقدر خصوصیات خوب و بد داشته باشد که ذهن مخاطبش را به کار بگیرد و توجه را به سمت شخصیت منحصر به فردش جلب کند و مگر یک کاراکتر دراماتیک از سینما و مخاطبانش چه می خواهد غیر از "توجه" و "دیده شدن"؟

ادامه مطلب  را در سایت سینما نگار بخوانید.

 

نظرات 2 + ارسال نظر
kavous 20 دی 1390 ساعت 12:03 http://asemounzirzamin.rozblog

سلام واقعان جاى تقدیرو تشکر داره که همت و اقتدارامثال شماو با متکی به خود بودن پله هاى موفقیت را بدون درنگ پیش به سوى هدف با دلگرمى طى مى کنید امیدوارم همیشه فکر و چهارچوب زندگی شما سرشار از هنر وسلامت جمعی خانوادگی شما باشه kavous

سلام خانم عظیمی:امروز در عالم هنر هر نقدی چه راجب سینما تئاتر یاموسیقی و........می بینیم خیلی ها درست و در چهارچوب نقد بوده و خیلی ها من در اوردی .اما به نظر شما از چه زاویه ای می توان به سینما گران و..نگاه کرد که فلش بک به همان حرفها ی کلیشه ای و نقدهای غیر حرفه ای نزنیم ؟؟(باتشکر از زحمات شما)

(انگار به عمد گم می شوند خاطره های پشت عقربه کوچک)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد