تماشاگر سینما

کتاب ها، فیلم ها و روزمرگی هایی که دوستشان دارم

تماشاگر سینما

کتاب ها، فیلم ها و روزمرگی هایی که دوستشان دارم

ژان ویگو کارگردان بزرگی که تنها سه ساعت فیلم ساخت

  

 

ژان ویگو متولد 1905 اهل فرانسه و فرزند یک آنارشیست معروف بود که در جریان جنگ جهانی اول از جانب دولت فرانسه به زندان افتاد و کشته شد.
ژان دوران نوجوانی خود را همچون یتیمی در مدارس فقیر دولتی سر کرد و بعد ها دستیار فیلمبردار یکی از برادران زیگا ورتوف یعنی "بوریس کوفمن شد". ("زیگا ورتوف" که نام اصلی او "دنیس کوفمن" بود، از مستند سازان معروف سینمای صامت شوروی و یکی از کسانی ست که در شکل گیری نظریه ی مونتاز شوروی سهم بسزایی داشته است، و برادرش "بوریس کوفمن" یکی از مهمترین فیلمبرداران سیاه و سفید که با کارگردانان معروفی همچون "سیدنی لومنت" و "الیا کازان" در فیلم «در بارانداز» همکاری داشته است.) ژان با همکاری "بوریس کوفمن" بود که اولین فیلم کوتاه و بسیار مهم خود: شاهکار چهل و پنج دقیقه ای تحت عنوان «نمره ی اخلاق صفر» را ساخت.

فیلم درباره ی پسران محصلی ست که بر ضد معلم کهنه پرست و بد ذات خود شورش می کنند، فیلم به نوعی هم سورئالیستی(چهره های معلمان در این فیلم به جز یک مورد تماما به صورت گروتسک وار به نمایش در آمده)، هم غنایی، هم فکاهه و هم در عین حال بسیار جدی و رئالیستی ست. 
روحیه ی فردگرا و جزئیت نگر این فیلم  یک جور زندگی نامه ی شخصی "ژان ویگو" به حساب می آید. از جمله فصل های مهم این فیلم عبارتند از: صحنه های مربوط به شورش در خوابگاه و جنگ با بالش که در آن پر بالش ها در فضای خوابگاه همچون دانه های برف شناور می شوند و این صحنه با رژه ی اسلوموشن پیروزمندانه ی بچه ها به پایان می رسد. صحنه ی دیدار بازرس مدرسه(کوتوله ای که کلاه سیلندر بر سر دارد) و صحنه ی نهایی حمله ی پسران از بام مدرسه به گرد همایی مقامات مدرسه که مراسم را با زباله و آشغال بمباران می کنند. موسیقی درخشان این فیلم را "موریس ژبر" ساخته است، وی آهنگساز موسیقی سمفونی بود که از سال 1929 به ساختن موسیقی برای فیلم پرداخت. او متناسب با فانتزی بصری نمره ی اخلاق صفر موسیقی را وارونه نواخت و ضبط کرد. ژبر شیوه ای در ضبط موسیقی اختراع کرد که در آن نت های آهنگ را از راست به چپ نوشته و از چپ به راست بنوازد. این روش در فیلم کاملا تاثیری وهمناک و بازیگوشانه از خود به جای گذاشت(نمونه معروف: همان  پایان صحنه ی جنگ بالش ها که موسیقی با زیبایی بصری این صحنه به طرز شگفت انگیزی هماهنگ و همراه است.) 

 

ادامه مطلب 

نظرات 2 + ارسال نظر
ویونا 3 بهمن 1389 ساعت 12:02

سلام نازنینم
امیدوارم هر روز شاهد پیشرفت بیشتر تو و موفقیتهایت میشوم.
چون قلبی روشن و قلمی زیبا داری

سلام....خسته نباشید....سینمایی شو منتظر حضور گرم شما

با طراوت باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد